جهان ایرانی چیست؟

جهان ایرانی چیست؟

به گزارش سفرگو، در همایش ملی «جهانی ایرانی: ماد و هخامنشی» با تأکید بر این که جهان ایرانی فراتر از زبان فارسی است، مخاطرات جهان ایرانی تحت تاثیر انزواطلبی علمی متخصصان عتیقه شناس و ایران شناس، بررسی گردید.


به گزارش سفرگو به نقل از ایسنا، مصطفی ده پهلوان ـ رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ـ که در همایش ملی «جهانی ایرانی: ماد و هخامنشی» سخن می گفت، اظهار داشت: اینروزها خیلی نگران «جهان ایرانی» هستیم، با مرور تاریخ درمیابیم که چه اندازه این جهان ایرانی مورد هجمه قرار گرفته و همچنان محکم ایستاده است. منتها آدمی دلش آنجا به درد می آید که تعدادی از این هجمه ها از سمت فرزندان ایران است که همچون مور و ملخ به جان آن افتاده اند.
او با انتقاد از این که ما چرا به این اندازه خام و از سواد و آگاهی میراثی به دور هستیم، بیان کرد: شاید متخصصان حوزه باستان شناسی، تاریخ، ایران شناسی و... باید قدری از انزوای علمی خودشان بیرون بیایند و به جهان ایرانی نیز بیندیشند. ما در قبال جامعه مان مسئولیم و جامعه تا نخواهد و به این درک از آگاهی نرسیده باشد نمی تواند از میراث نیاکانش حفاظت کند.
ده پهلوان در پاسخ به این پرسش ها که جهان ایرانی کجاست و چیست و در چه زمانی و با چه نگاهی ما باید به آن بیندیشیم؟ اظهارکرد: جهان ایرانی به مثابه یک روح از چین تا مدیترانه است. در بعضی مواقع از این سوی میز می افتیم و گاهی از آن طرف؛ گاهی متعصبانه از این مساله صحبت می نماییم و گاهی بسادگی از آن عبور می نماییم.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری اضافه کرد: امروز هر چه بیشتر به نشست هایی نیاز داریم که پژوهشگران بتوانند درآن گردهم بنشینند و بحث ها و جدل های عالمانه داشته باشند تا ما نخست تکلیف خودرا در مورد جهان ایرانی و مطالبی از این قبیل بدانیم و آنرا در جامعه مان نهادیه سازیم، در آن صورت می توانیم جامعه را با جمع بندی های عالمانه در عرصه بحث های علمی و فرهنگی جهان ایرانی همراه نماییم. جهان ایرانی تنها ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی نیست، جهان ایرانی دوره سلوکی، آمدن اعراب مسلمان، قاجار، پهلوی و ورود فرنگی ها را نیز شامل می شود، مهمست بدانیم جهان ایرانی در برخورد با این عوامل چه واکنشی داشته است.
این باستان شناس، در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر این که ما باید جهان ایرانی را ببینیم و لطمه شناسی نماییم، اظهار داشت: در دانشگاه های نسل چهارم و پنجم نوع نگاه به پژوهش متفاوت شده و جامعه در این دانشگاه ها مسئله ای بسیار جدی و رکن اصلی آن مسئولیت اجتماعی است به این مفهوم که متخصصان برای جامعه چه اندازه زمان گذاشته اند؟ پرسشی که همیشه باید از خویش بپرسیم.
رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری اظهارکرد: اینکه امروز فرزندان این وطن در سودای پول و مادیات تیشه به ریشه ایرانشان می زنند نشان از گونه ای جهل فرهنگی است.
ده پهلوان اظهار داشت: متخصان امروز نه فقط در مقابل مردم و جامعه، بلکه در مقابل مدیران سیاسی کشور نیز مسئول هستند و نباید اجازه دهند که ایران و جهان ایرانی به بیراهه و گمراهی برود و امیدوار هستم بتوان با بحث های عالمانه و روشن کردن مسیرهای درست برای مدیران سیاسی جهان ایرانی را به سمت صلح و همبستگی برد.


شاهین آریامنش، دبیر علمی همایش «جهان ایرانی: ماد و هخامنشی» گفت: برخی زبان فارسی را شناسه‌ی جهان ایرانی قلمداد کرده اند و هرجا که زبان فارسی رفته و گسترش پیدا کرده است، آنجا را جهان ایرانی نامیده اند، با اینحال باید توجه داشت که جهان ایرانی فراتر از زبان فارسی است.
این پژوهشگر اضافه کرد: فرهنگ و تمدنِ پربار ایرانی که به هزاره های دور بازمی گردد، سالیانی است پرتوهای درخشان و رخشانش جهان را روشنی بخشیده است. فرهنگ و تمدن ایرانی همچون لاجورد شَهوار بدخشان ثمره‌ی تابش خورشید است و اهتمام باد و باران. به این جهت شناخت و شناساندن و پاسداری از فرهنگ و تمدن بِشکوه و گران سنگ جهانِ ایرانی، خویشکاری همه‌ی ایرانیانی است که دل در گرو این آب و خاک و میراث آن دارند.
آریامنش با طرح این پرسش ها که ایران چیست و جهان ایرانی و ایرانی مأب کجاست؟ درباره ی ایران و جهان ایرانی و جهان ایرانی مأب اظهار داشت: شاید بیش از این که ایرانیان به پژوهش پرداخته باشند ناایرانیان به پژوهش پرداخته اند. اصطلاح هایی چون Iranian World یا Persian World یا Persianate World اصطلاح هایی است که تعدادی از پژوهشگران ناایرانی در کتاب ها و مقاله ها از آن بهره گرفته اند، با اینحال تعریفی از جهان ایرانی نشده است. شاید جهان ایرانی چنان نمایان و آشکار است که نیازی نبوده است تا تعریفی جامع از جهان ایرانی بیان شود. نویسندگان چندی در قلمرو ادبیات و زبان فارسی بوده اند که به جهان ایرانی پرداخته اند و آنرا بررسی نموده اند، با اینحال به جهان ایرانی از چشم انداز دیرینه شناسی و تاریخ کمتر پرداخته شده است.
این پژوهشگر اظهار داشت: برخی زبان فارسی را شناسه‌ی جهان ایرانی قلمداد کرده اند و هرجا که زبان فارسی رفته و گسترش پیدا کرده، آنجا را جهان ایرانی نامیده اند. با اینحال باید توجه داشت که جهان ایرانی فراتر از زبان فارسی است. چنانکه در بعضی از سرزمین ها، زبان فارسی سخنور ندارد، اما زبان های دیگر ایرانی، در سرزمین های دوردست دیده می شود همچون زبان آسی با گویش هایش همچون ایرونی و دیگوری که در قفقاز سخن ور دارد. افزون بر زبان، نشانه های دیگری جز زبان است، همچون معماری و هنر و چیزهایی از این دست که در سرزمین های دیگر آشکار و نهان دیده می شود که نشان دهنده‌ی جهان ایرانی است، از همین رو باید به همه‌ی نشانه های جهان ایرانی نگریست.
آریامنش درباره ی قلمرو جهان ایرانی اظهار داشت: ایران و جهان ایرانی را شاید بتوان در سه قلمرو دید و نگریست. قلمرو نخست سرزمین امروزی ما ایران است که می توان همه‌ی خاصیت های ایرانی را کمابیش یکجا در آن دید. قلمرو دوم، سرزمین هایی است که زمانی بخش از قلمرو سیاسی ایران بوده اند و بااینکه امروز جزیی از ایران نیستند، خاصیت های فرهنگ ایرانی را کمابیش در خود دارند. قلمرو سوم نیز سرزمین هایی است که هیچ گاه قسمتی از قلمرو سیاسی ایران نبوده اند، اما وام دار خاصیت های ایرانی همچون فرهنگ و هنر و معماری و چیزهایی از این دست بوده و هستند.
او اضافه کرد: جهان ایرانی و ایرانی مأب، جهان سیاسی نیست. جهان ایرانی جهانی بس شکوهمند و بشکوه و گران سنگ است. این شکوه فروغین و فره مند را تحقیقات و بررسی ها و جستجوهای دیرینه شناسی و تاریخی و زبانی بیش از قبل از هزارتوی رازآمیز روزگار بیرون کشیده اند و هر روز جلوه ای از آن در چهارگوشه‌ی جهان رخ می نماید و خویشکاری ما پاسداری از این فرهنگ و تمدن گران سنگ جهانِ ایرانی است. آن هم در هنگامه‌ی ایران ستیزی های خودی و ناخودی.
این پژوهشگر اظهار داشت: درد امروز ما ایران نشناسان و ایران نشناسی است. شماری از خرفسترانی که در آن سو و این سوی آب ها، بدون آگاهی و دانستن از تاریخ ایران و جهان ایرانی، با گرایش های ایران ستیزانه به تحلیل های تاریخی خام دستانه می پردازند و از هر گونه تاختن به فرهنگ و تاریخ ایران از کهن روزگار تا امروز دریغ نمی کنند و با تیشه ها، ریشه هایمان را نشانه می گیرند، از همین رو امروز بیش از پیش و بیش از روز گذشته و پریروز نیاز است تا به تاریخ خود نگاهی بی کینه داشته باشیم و هستی میهنی خودرا بیش از پیش گرامی بداریم.
آریامنش خاطرنشان کرد: همایش «جهان ایرانی: ماد و هخامنشی»، شروع همایش های جهان ایرانی است که برآنیم در ماه ها و سالهای آینده آنرا گسترش داده و به دوره های دیگر جهان ایرانی بپردازیم. با مادان و هخامنشیان شروع کردیم که مادان و هخامنشیان سرسپرده به ایران بودند، امروز نیز از پس این همه سال، ما ایرانیان سرسپرده به ایرانیم.


حکمت اله ملاصالحی، دیرینه شناس پیشکسوت و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، در این همایش اظهار داشت: برآمدن و بر صحنه آمدن بشر، چونان هستنده ای تاریخی و تاریخ مند در مفهوم و معنای کلی و کلان، روی پوسته نازک غبار کیهانی سیاره زمین، افکنده در بین صدها میلیارد غبار کیهانی دیگر، از ریشه و بنیاد و از شروع نوعی افتتاح و گشودگی بوده است؛ افتتاح و گشودگی وجودی آدمی، افتتاح و گشودگی تاریخ و تاریخی آدمی است. افتتاح و گشودگی ای که دوران به دوران جغرافیایش، پرچین و شکن تر و مرحله به مرحله فراخ دامن تر شده است.
این پیشکسوت میراث فرهنگی اضافه کرد: درجه و دامنه، نحوه و نوع، درنگ و شتاب این افتتاح و گشودگی تاریخی و وجودی آدمی، از دوره ای به دوره ای، از جامعه ای به جامعه ای، از فرهنگی به فرهنگی، از سنت اعتقادی به سنت اعتقادی، از نظام دانایی و ارزشی به نظام دانایی و ارزشی دیگر متفاوت بوده است و متفاوت و رنگارنگ در تاریخ اتفاق افتاده است و افق گشوده است.
ملاصالحی در ادامه اظهارکرد: این که چگونه و چرا چنین است و چگونه و چرا چنین شده است؟ جای سخن و بحث بسیار دارد و سخن و بحث بسیار نیز درباره ی اش گفته اند و همچنان سخن می گویند و بحث می شود. این که چگونه و چرا عیلامیان که هزاره ها قبل از مادان و هخامنشیان در مناطق جنوب غرب ایران می زیستند و از کانون های مهم جامعه شهری روزگار خود نیز بودند و با کانون های جامعه شهری حوزه هلیل رود و همین طور مردمان منطقه هامون و هیرمند و دیگر مناطق شمالی و مرکزی و غربی جغرافیای سرزمینی که بعد در ذیل نام ایران تعریف شد در دادوستد بودند و مناسبات گسترده نیز داشتند، به یک نظام سیاسی واحد و متحد و منسجم و وحدت سرزمینی و حس هویتی واحد که در ذیل یک نام واحد سیاسی و سرزمینی خودرا ببینند و بفهمند و تعریف کنند، دست نیافتند؟ چگونه و چرا چنین خیزش و حرکت و عزیمت عظیم و سرنوشت ساز به سمت جهانی واحد و متحد و منسجم در ذیل نظام سیاسی واحد در روزگار هخامنشیان افق می گشاید و افتتاح می شود؟ در پس این خیزش عظیم و افق گشایی سرنوشت ساز و طلوع گاه مهم تاریخی چه اندیشه ای، خردی، آرمانی، نظام ارزشی و حکمتی بوده است؟ هخامنشیان که بودند؟ چه می گفتند؟ چه اندیشه و آرمانی را در سرداشتند؟ پاسخ به مسئله ها و موضوعات مهم و کلیدی از این دست هرچند پیچیده و دشوار و سرگیجه آور است لیکن هم طرحشان هم بحثشان و توضیحشان می تواند آگاهی ما را از تاریخ و میراثی که بر آن به عنوان ایرانی تکیه زده ایم ژرف تر کند و هم دامن تناقض ها و دامنه کژفهمی ها را محدودتر کند.
این دیرینه شناس پیشکسوت اظهار داشت: ایرانی بودن و جامعه و جهان ایرانی، فرهنگ و تمدن ایرانی، میراث تاریخ و فرهنگ و اندیشه ایرانی، لقلقله زبان نیست؛ یک جهان اسطوره و سرگذشت و تاریخ و فرهنگ و اندیشه و حکمت و خرد و هنر و مواریث مدنی و معنوی مشترک ایرانیان چونان ملت به دو معنی و مفهوم هم به مفهوم دارنده کتاب و کلام هم به مفهوم محمل هویتی خاص در ذیل نام ایران و جهان ایرانی با همه رنگارنگی کنار هم تافته و بافته شده اند. این چنین نیز می شود بازخوانی و تبیین و تعریفش کرد. این چنین می شود فهمیدش.



1403/04/24
09:10:30
5.0 / 5
250
تگهای خبر: تاریخی , فرهنگی , گردشگری , متخصص
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۳
سفرگو لینکهای سفرگو
سفرگو SafarGoo

سفر سفرگو

گردشگری و توریسم

safargoo.ir - تمامی حقوق سایت سفرگو متعلق به آن و محفوظ می باشد